به مناسبت ۱۴ آبان ماه روز فرهنگ عمومی در این مقاله به نقش آن در شکوفایی اقتصاد می پردازیم
به لحاظ اقتصادی، روانشناختی و جامعهشناختی، انسانها برای مشارکت در هر کاری به انگیزه نیاز دارند.
‘انگیزه به محرک یا عامل برانگیزانندهای گفته میشود که انسان را بهسوی هدف یا اهداف مشخصی راهنمایی میکند’ .
هرچه معرفت به موضوع بیشتر و هدف مشخصتر باشد، انگیزهها قویتر است.
امام رضا(ع) میفرمایند: «علم (دانایی و شناخت)، دارندگان خود را بهتر از پدران با هم جمع میکند.»
در جلد اول کتاب «الحیاه» تصریح شده است که «اتحاد آگاهانه مردمان و حرکتهای هماهنگسازنده و تکاملبخش اجتماعی و مردمی، همهوهمه در گرو شناخت و آگاهی است. دانایی و بصیرت و شناخت است که مردمان را بهصورتی درست و بادوام در کنار هم گرد میآورد و به هدفهای والا میرساند.»
وظیفه متولیان اقتصادی و فرهنگی این است که با تمام توان، ایجاد انگیزه کرده و بدنه اجتماعی جامعه را مطالبهگر سیاستهای اقتصاد مقاومتی کند.
در مطلع سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی، عامل انگیزهدهنده به تکتک عناصر جامعه برای شرکتکردن در این مبارزه و اصلاح اقتصادی، مشخص شده است: براساس سیاستهای مذکور، منفعت اقتصاد مقاومتی، «حفظ دستاوردهای کشور در زمینههای مختلف و تداوم پیشرفت و تحقق آرمانها و اصول قانون اساسی و سند چشمانداز بیستساله و شکلگیری اقتصاد متکی به دانش و فناوری، عدالتبنیان، درونزا و برونگرا، پویا و پیشرو و الگویی الهامبخش از نظام اقتصادی اسلام» تعریف شده است.
اگر ایرانیان حس کنند که پس از رسیدن به اهداف اقتصاد مقاومتی، تکتک آنها از مواهب مادی و معنوی آن بهرهمند میشوند خود را از حضور در این مبارزه اقتصادی بیبهره نمیکنند و به «شبکهسازی» اقدام میکنند.
درک این منفعت، به شناخت، باورسازی، نهادسازی، گفتمانسازی و تبدیلشدن به «فرهنگ عمومی» جامعه نیاز دارد.
در بند ٢١ سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی آمده است: علاوهبر رسانه ملی، نظام آموزش و پرورش رسمی و غیر رسمی، در باورسازی وگفتمانسازی درباره اهداف اقتصاد مقاومتی، نقش اساسی و محوری دارند.
این نهادها باید بهسرعت گفتمان اقتصاد مقاومتی را در ذهن آحاد مختلف جامعه نهادینه کرده و با مکانیزمهای آموزشی و پرورشی آنان را با مفهوم و اهداف و منافع حاصل از اقتصاد مقاومتی درگیر کنند.
با رویکرد اقتصاد نهادی، فرایند تغییر اجتماعی را میتوان بهطور خلاصه اینگونه تعریف کرد: واقعیت، باور را میسازد و باور نهاد را بهوجود آورده و نهاد سیاست را مشخص میکند و درنهایت، سیاست نیز منتج به تغییر واقعیت میشود.
بر مبنای چارچوب فوق الذکر، ضروریترین اقدام برای مشارکتدادن مردم برای تغییر واقعیت موجود، گفتمانسازی برای تبیین اهداف اقتصاد مقاومتی است که به ایجاد باور، اعتماد و تشکیل سرمایه اجتماعی منجر میشود. رهبر معظم انقلاب اسلامی بهعنوان نظریهپرداز اقتصاد مقاومتی تصریح میکنند:
«باید تصویر درستی از اقتصاد مقاومتی ارائه بشود؛ مسئولان، صاحبان فکر و دلسوزان، بایستی تصویر درستی را از این حرکت بزرگ و عمومی ارائه بدهند و گفتمانسازی بشود تا مردم بدانند و معتقد باشند و بخواهند؛ دراینصورت، کار عملی خواهد شد.»
و در پایان باید گفت که باید خود جامعه به حدی برسد که با تشکیل کمپینهایی مطالبهگر پیادهکردن سیاستهای اقتصاد مقاومتی باشد و با هر حرکتی که در مقابل اجرای این سیاستها میشود، مقابله کند.
منبع : روزنامه شهرآرا : شماره ۱۷۸۰ ، به قلم دکتر’ وحید ارشدی’